بنیآدم اعضای یكدیگرند
كه برخی از آنها به باقی سرند
كمی از پزشكان از آن دستهاند
كه بر كسب قدرت كمر بستهاند
چو عضوی به درد آورد روزگار
در آرند از روزگارش دمار
پس از حال و احوال با دردمند
رقمهای بالا طلب میكنند
مریضی اگر سرفه بنمود سخت
به تجویز ایشان ضروریست تخت
بخوابد شبی توی دارالشفا
دو میلیون بسلفد برای دوا
به سركیسه كردن شدند اوستاد
بدا آنكه كارش به ایشان فتاد
اگر مشكلی بود حل میكنند
به هر نحو باشد عمل میكنند
و گر مشكلی حل شود با دوا
عمل میكنندش در آن راستا
به قدری بیاید به اعضا فشار
كه عضو دگر را نماند قرار
شود مستمند او به انواع وام
به پایان رسید این سخن، والسلام
...
لذا، ای مدیرعامل بانك ما!
سر كیسۀ وام را شل نما
اگر شل نكردی سرش را كمی
نشاید كه نامت نهند آدمی!
نظرات شما عزیزان: